Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-05-02@03:35:48 GMT

چرا «از چیزی نمی‌ترسیدم» پر مخاطب شد؟

تاریخ انتشار: ۱۱ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۲۲۳۶۰

چرا «از چیزی نمی‌ترسیدم» پر مخاطب شد؟

تا همین چند سال پیش، بیشتر مردم حتی نام او را نشنیده و تصویری از او ندیده بودند، چه رسد که درباره‌اش شنیده باشند. برای خیلی‌ها هم که نامی و عکسی از او شنیده بودند، بی‌راه نیست که بگوییم او فقط یک فرمانده نظامی بود که نمی‌دانستند چه می‌کند، فقط بود! - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، کبری آسوپار در یادداشتی نوشت: اگر همه قصه قاسم سلیمانی، آن همه سال گمنامی آمیخته به رمزآلودی باشد و این یک دهه شهرت در اوج خوشنامی، آیا کافی نیست که قصه سال‌های کودکی‌اش، آن هم به قلم خودش مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد؟ آن هم نوشته‌ای که به ذکر جزییاتی جالب توجه می‌پردازد؛ از سختی زمستان‌های کودکی‌اش، چون لباس کافی نداشته‌اند و در آفتاب خودشان را گرم می‌کردند، تا اولین باری که در مدرسه بیسکوییت می‌خورد و هنوز شیرینی طعمش را در کام دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تا همین چند سال پیش، بیشتر مردم حتی نام او را نشنیده بودند، تصویری از او ندیده بودند، چه رسد که درباره‌اش شنیده باشند. برای خیلی‌ها هم که نامی و عکسی از او شنیده بودند، بی‌راه نیست که بگوییم او فقط یک فرمانده نظامی بود که نمی‌دانستند چه می‌کند، فقط بود! برای برخی دیگر اما این گمنامی اسرارآلود می‌نمود. می‌فهمیدند که چیزهای زیادی برای دانستن در مورد او وجود دارد که نمی‌دانند!

دهه آخر زندگی این مرد اما طور دیگری شد. انگار خدا خواست که همه او را بشناسند تا وقتی در 13 دی 98، دنیا او را از دست داد، حسرت‌ها بیشتر باشد، غم‌ها بزرگتر، داغ‌ها سوزاننده‌تر.

اگر همه قصه قاسم سلیمانی، آن همه سال گمنامی آمیخته به رمزآلودی باشد و این یک دهه شهرت در اوج خوشنامی، آیا کافی نیست که قصه سال‌های کودکی‌اش، آن هم به قلم خودش مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد؟ آن هم نوشته‌ای که به ذکر جزییاتی جالب توجه می‌پردازد؛ از سختی زمستان‌های کودکی‌اش، چون لباس کافی نداشته‌اند و در آفتاب خودشان را گرم می‌کردند، تا اولین باری که در مدرسه بیسکوییت می‌خورد و هنوز شیرینی طعمش را در کام دارد.

اوایل دهه نود وقتی یک نماینده کنگره آمریکا درخواست ترور او را کرد، کم‌کم اذهان عمومی به او حساس شد. شاید تازه درمی‌یافتند که او فقط یک فرمانده نظامی نیست. وقایع هم در غرب آسیا طوری پیش رفت که 6 سال بعد، وقتی به رهبری نامه نوشت و پایان حکومت داعش را اعلام کرد، دیگر همه او را می‌شناختند. حاج قاسم سلیمانی، قهرمان مبارزه با تروریسم داعش.

از آبان 90 که حرف از ترور او صریحاً توسط آمریکایی‌ها مطرح شد تا آبان 96 که او پایان دولت داعش را اعلام کرد، انگار یک عمر دیگر گذشت و او از گمنامی به شهرت رسید.

قاسم سلیمانی زندگی‌نامه خودنوشتش را از نسب‌شناسی شروع می‌کند، اینکه از کدام ایل و خاندان بوده‌اند و عشیره و طایفه‌شان از نی‌ریز فارس به حاشیه هلیل‌رود می‌آیند و … این صفحات آغازین، شاید برای آنهایی که افراد را با خودهایشان می‌شناسند و به اجداد و نسب توجه ندارند، چندان جذاب نباشد، با این همه وقتی پس از چند صفحه، به شیوه حمام کردن در کودکی‌اش می‌رسد، و از دیگ مسی که مادرش پر از آب، روی آتش حسابی داغ می‌کرده و با صابون رختشویی یا نوعی گیاه خاص سر و بدن‌شان را می‌شسته، می‌گوید، دیگر کتاب از دست خواننده زمین نمی‌آید. این صفحات پر از جزییات زندگی یک کودک روستایی کارگرزاده کرمانی‌ست که کسی در مخیله‌اش هم نمی‌آمده که قرار است یکی از موثرترین فرماندهان نظامی جهان شود.

روایت روان و صمیمی کتاب، شاید در نگاه اول از یک فرمانده نظامی که 40 سال در میدان نبرد بوده و حدود 20 سال را در جبهه‌های دو جنگ بزرگ قرن گذرانده، عجیب به نظر بیاید، اما برای مایی که دیگر حاج قاسم سلیمانی را می‌شناسیم و به قدر «اشداء علی الکفار» روحیه سردار، با «رحماء بینهم» او هم اخت شده‌ایم، عجیب نیست و بلکه تاییدی‌ست بر این نکته که اگر لباس نظامی تن او نباشد، او پدربزرگ مهربانی را می‌ماند که هم‌بازی کودکان می‌شود و مگر نگاه فرزندان شهدای مدافع حرم به او همین نبود؟

کتاب جلوتر می‌رود و قاسم انگار ناگاه از کودکی به جوانی می‌رسد، وقتی دغدغه‌اش بدهی پدر به بانک تعاون روستایی می‌شود، 900 تومان که قاسم می‌ترسد بهانه زندان بردن پدرش شود. راهی شهر می‌شود تا کاری پیدا کند، پولی درآورد و جمع کند و بدهی پدرش را بدهد. قاسم آن زمان فقط 14 سال داشت. قدیم‌ها بچه‌ها زودتر بزرگ می‌شدند. نه اینکه فقط 900 تومان آن زمان خیلی پول بود، 14 سالش هم خیلی سال بود! حالا قاسم سلیمانی بماند که در 63 سال، اندازه‌ی یک تاریخ عمر کرد…

‌شرح کارگری‌های قاسم، آشنایی‌اش با محیط شهری، دوری‌اش از فساد به دلیل تربیت دینی خانواده و ورزش، اینکه اول بار چگونه و کجا مطلبی علیه شاهی می‌شنود که تا آن زمان برایش ارزشمند بوده، اینکه چگونه از جسارت مامور شهربانی به یک دختر جوان برمی‌آشوبد و با ضربات کاراته با او برخورد می‌کند و اینکه اول بار کجا با نام آیت‌الله خمینی آشنا می‌شود و اینکه چگونه در وسط انقلاب اسلامی مردم قرار می‌گیرد، بر جذابیت این روایت می‌افزاید. او تا نزدیکای انقلاب 57 حتی نام امام را هم نشنیده بوده، اما وقتی مبانی و اصول یکی‌ست، زمان آشنایی مهم نیست؛ اصل دینی «لاتَظلِمون و لاتُظلَمون» -نباید ظلم کنید و نباید بگذارید به شما ظلم کنند- آدم‌ها را به جبهه واحد می‌کشاند.

‌با این حال، کتاب ناگاه و در اوج ولع خواننده برای پیگیری ادامه قصه تمام می‌شود. حاج قاسم سلیمانی فرصتی برای نوشتن باقی این زندگی‌نامه نداشته است.

‌پایان داستان باز نیست، نیمه شبی بیرون فرودگاه بغداد با راکت‌های تروریسم دولتی آمریکا، او آسمانی شد، در شصت و سه سالگی، این را همه جهان می‌دانند، اما این میان، از 22 سالگی او –جایی که کتاب دیگر ناتمام مانده- تا 63 سالگی‌اش –جایی که حیات دنیوی‌اش به پایان می‌رسد- کلی صفحات و بلکه کتاب‌های نانوشته برای ما مانده است. حاج قاسم است دیگر، اهل در بوق و کرنا کردن نبود، حرف‌هایش را با جنگ‌هایش زد و رفت و برای ما کلی حسرت باقی گذاشت.

منبع: ایبنا

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: یک فرمانده نظامی کودکی اش

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۲۲۳۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کامران قاسم‌پور کجای ماجراست؟

 

 به گزارش تابناک، اگر حسن یزدانی کتفش را جراحی نکرده بود، شاید او هم همراه با رحمان عموزاد و امیرحسین زارع، می‌توانست زمستان سال گذشته حضورش در سومین المپیک متوالی خود را قطعی کند.
 

در سال المپیک، چرخه انتخابی تیم ملی با تغییرات نسبتاً زیادی در مقایسه با چرخه مسابقات جهانی سال‌های اخیر دنبال شد که مهم‎‌ترینِ آن، ورود زودهنگام عنوان‌داران جهان به چرخه و تعیین تکلیف زودتر آن‌ها برای حضور در پاریس بود.

حسن یزدانی، اما در بازگشت از بازی‌های آسیایی کتفش را به تیغ جراحی سپرد، علیرضا دبیر همان وقت با بیان این مطلب که ورزش ایران کمتر جراحی کتف موفق داشته، تلویحاً به این نکته اشاره داشت که پیش از حضور در المپیک، باید وضعیت کتف رکورددار مدال در کشتی ایران مشخص شود و سپس بار دیگر به عضویت تیم ملی درآید. کشتی‌گیری که هیچ وقت از مسابقه انتخابی فرار نکرده و شهامت رویارویی با هر حریفی را داشته است. این بار چرخه انتخابی تیم ملی در وزن ۸۶ کیلوگرم در غیاب یزدانی تا مسابقات قهرمانی آسیا دنبال شد.

یزدانی اگر جراحی هم نکرده بود، مجوز غیبت در مسابقات قهرمانی کشور را به واسطه نقره جهانی و طلای بازی‌های آسیایی‌اش داشت، اما باید همراه با نفر اول کشور که هادی وفایی‌پور بود به زاگرب می‌رفت که این اتفاق رخ نداد و باتوجه به سوابق درخشان، شرایط ویژه‌ای برای او در چرخه المپیک لحاظ شد.

در واقع در ۸۶ کیلوگرم هرچند وفایی‌پور کشتی‌گیر حاضر در صحنه بوده و در تورنمنت یاشاردوغو طلا و در قهرمانی آسیا هم برنز این وزن را گرفت، اما همه چیزِ این وزن، منوط به بازگشت یزدانی به صحنه بود.

حالا رفته رفته بعد از پایان دوره نقاهت و کار‌های فیزیوتراپی و آب‌درمانی، حسن یزدانی آماده بازگشت به تمرینات کشتی است و با مرور فن استارت کار را زده و بعد از انصراف در اردوی جاری تیم ملی، فیلمی از مرور فن ساده‌اش با مهدی یگانه جعفری که البته چند سالی هست از کشتی فاصله گرفته و به جرگه مربیان پیوسته و سه وزن هم پایین‌تر از وزن حسن یزدانی است، از خود در فضای مجازی منتشر کرد. فیلمی که براساس آن هرگز نمی‌شد درمورد وضعیت کتفش اظهارنظر کرد.

روز گذشته (یکشنبه) فدراسیون کشتی شرایط انتخاب ملی‌پوش ۸۶ کیلوگرم را به این شرح اعلام کرد: «با توجه به اینکه رقابت‌های رنکینگ مجارستان آخرین میدان جدی است که ۵۰ روز پیش از المپیک پاریس برگزار می‌شود، آقای حسن یزدانی که ۹ ماه به دلیل عمل جراحی سنگین بر روی کتف از میادین دور بوده، به تنهایی به مسابقات اعزام خواهد شد و در صورتی که ایشان از سلامت بدنی و آمادگی جسمانی لازم جهت حضور در مسابقات برخوردار باشد و این موضوع مورد تأیید کادر فنی نیز قرار بگیرد، ایشان ملی پوش ایران در وزن ۸۶ کیلوگرم به جهت حضور در المپیک پاریس خواهد بود.»

بنابراین برخلاف گمانه قبلی که او و کامران قاسم‌پور هر دو به تورنمنت مجارستان اعزام می‌شوند، تأکید شد که حسن یزدانی «به تنهایی» عازم بوداپست می‌شود، مسابقه‌ای که جدای از کیفیت و کمیت، از این حیث برای کشتی ایران اهمیت دارد که آیا کتف جراحی شده یزدانی، بار دیگر او را در مسابقات رسمی همراهی خواهد کرد و این کشتی‌گیر که تا پیش از این صرفاً مقابل حریف آمریکایی کم می‌آورد و برابر سایر رقبای جهانی مشکلی نداشت، می‌تواند حالا که تیلور نیست، طلای المپیک را از آنِ خود و کشتی ایران کند؟

طبق چرخه اعلام شده، می‌شود پیش‌بینی کرد که کامران قاسم‌پور منتظر تعیین تکلیف حسن یزدانی است، او که حضور در مسابقات جهانی و بازی‌های آسیایی سال ۲۰۲۳ را از دست داد، ظاهرا تمرکز اصلی‌اش روی این موضوع است که سال ۲۰۲۴ را حتما با مدال پشت سر بگذارد.

با توجه به آن چیزی که در چرخه عنوان شده، کامران قاسم‌پور اگر در ۸۶ کیلوگرم به تورنمنت برود، شانس حضور در وزن ۹۲ کیلوگرم را به کل از دست خواهد داد چرا که برای همه کشتی‌گیران مدعی و عنوان‌دار صرفاً محک در دو وزن در سال المپیک لحاظ شده بود و قاسم‌پور نمی‌تواند بعد از دوم شدن در چرخه ۹۷ کیلوگرم، خودش را در ۸۶ کیلوگرم نیز محک بزند و اگر حضور ناموفقی داشت آن وقت با نفر اول چرخه ۹۲ کیلوگرم که امیرحسین فیروزپور است، مصاف انتخابی داده و در صورت بردن این حریف جوان، راهی مسابقات جهانی اوزان غیرالمپیکی شود.

در چرخه اعلام شده اخیر وزن ۸۶ کیلوگرم، بدون اسم بردن از کامران قاسم‌پور، در بند دوم عنوان شده: «در صورتی که شرایط درج شده در بند یک حاصل نشود، کادر فنی به اقتضای شرایط موجود، تصمیمات جدیدی در مورد انتخاب ملی‌پوش این وزن اتخاذ می‌نماید.»

بنابراین، کامران قاسم‌پور در صورتی که کتف حسن یزدانی جواب ندهد، می‌تواند ملی‌پوش ۸۶ کیلوگرم شود، این بند مستتر در چرخه اعلام شده اخیر است و باید دید در نهایت در این وزن چه اتفاقی رخ خواهد داد.

چیزی که مسلم است، اینکه کشتی ایران با شرایط جدید وزن ۸۶ کیلوگرم دنیا که دیوید تیلور به عنوان مدعی اصلی‌اش که پنج بار حسن یزدانی را شکست داده، در آن غیبت دارد، باید به دنبال کسب نشان طلای المپیک باشد؛ چه با حسن یزدانی و چه با کامران قاسم‌پور؛ دو قهرمان جهان که هر کدام قابلیت‌های خاص خود را داشته و از جمله برترین‌های کشتی جهان هستند.

منبع: خبرگزاری تسنیم

دیگر خبرها

  • روز خلیج فارس با شهنواز 
  • «کمی دیرتر» به چاپ هفدهم رسید
  • بحران ادبیات داریم
  • کاش تلویزیون، این مدلی نبود
  • میزان پرشدگی مخازن سد‌های کشور
  • بارش‌های کشور به نرمال نزدیک شده
  • (ویدئو) ماجرای خدمتی که عباس کیارستمی در دهه ۷۰ به سینمای ایران کرد چه بود؟
  • مسدود شدن میدان امام علی به سمت چهار راه بابا قاسم
  • مسیر میدان امام علی به سمت چهار راه بابا قاسم مسدود است
  • کامران قاسم‌پور کجای ماجراست؟